حرف دلم

اگر یک روز از زندگی من باقیمانده باشد

از هر جای دنیا چمدان کوچکم را می‌بندم راه می‌افتم

ایستگاه به ایستگاه

مرز به مرز

پیدایت می‌کنم ، کنارت می‌نشینم

بهت میگم تا بی نهایت دوستت دارم

عشق

گفت می خوام برات یه یادگاری بنویسم

. گفتم:کجا ؟ گفت : رو قلبت . گفتم مگه می تونی ؟

گفت : آره گفتم باشه .بنویس تا همیشه یادگاری بمونه. یه خنجر برداشت .

 با تیزی خنجر نوشت . دوست دارم . اون رفته ، خیلی وقته ، کجا ؟

نمی دونم . اما هنوز زخم خنجرش یادگاری رو قلبم مونده



خــسته ام


خــسته ام!خــسته ی نــبودنــت..!

خســته از روزهــایی کــه بـــی تــو شـــب مـــــی شـــود.

وشـــب هـــایی کـــه بازهــم بـــی تــو مــــــی گــذرد

تــا کــه طلــوع و غــــروبـــی دیــگــــر بــیایـــند

وبـــاز هـــم گـــذر زمـــان هــا کـــه

بـــــی تــــو مــــــی گــذرد!

مـــــــی گذرد...!

مـــــی گــذرد و بــاز هـــم مـــــی گذرد...


من زاده ی پاییزم



بگذربهار


حالـــــــــم با تو خوب نمی شود


پاییز حال مرا خوب می شناسد


من زاده ی پاییزم