پرسید : چرا ناراحتی ؟
گفتم : چون از بد روزگار به پست آدم نا سپاسی خوردم .
گفت : نگران نباش ، مسیر رو درست اومدی ، اینجا دنیاست
مگر نشنیدی که : " دنیا همیشه جائیه که نجیب و نانجیب به هم می خورن "
قرار به موندن نیست
نه برای تو و نه حتی برای اون !
غصه نخور ...
تو یه سایه بودی در در میان غریبه های دور برم
تو ی نوری در پس سایه روزهام
از بودنت میخونم ای جلوه گر نور بر چشمانم
دلم میخاد عاشقم باشی دست تو دست هم
تو همون رویایی که سراب دیدنت شده مهمون چشمام
به جای تو هر لحظه چشماتو با دلم میبنم
دستاتو کم دارم
هم نفس من عشقم
دوست دارم
شبا به یادت چشم به اسمون میدوزم
میدونم دیدن دوبارت خیال خامه
ثانیه ها رو نمیشارم
دستام رو به اسمون بلنده
دلم هوای پرواز داره
بی تو خیلی خستم
دیگه اسمونم ستاره هاشو پنهون میکنه
بی تو غریب ترین ابر پاییزیم
وقتی کسی رو نداری سر رو شونه اش بذاری
وقتی هیچ ستاره ای تو اسمون واست نمیدرخشه
وقتی هیچ لبخندی بر لبات نمیشینه
وقتی هیچ دستی تو دستات دستاشو نمیذاره
وقتی هیچ دلی واست نگران نمیشه
وقتی هیچ دلخوشی نداری
وقتی اینه ها هم ازت بیزارن
وقتی که هیچ کوچه ای عاشق رو به عشق نمی رسونه
وقتی که تنهایی میشه تنها هم نفست
وقتی که وقتات نمیگذرن بی اون
وقتی که هیچ بارونی ارومت نمیکنه
هیچ سحری در پس شبت نیست
وقتی هیج کسی رو نداری بهتره بمیری
« اللهمَّ اجعل صِیامی فیهِ صِیامَ الصائِمین، وَ قِیامی فیهِ قِیامَ القائِمین، وَ نَبِّهنی فیهِ عَن نَومَةِ الغافِلین، وَ هَب لی جُرمی فیهِ یا اِلهَ العالَمین، وَاعفُ عَنّی یا عافِیاً عَنِ المُجرِمین. »
خدایا روزه مرا در این روز مانند روزه داران حقیقی که مقبول توست قرار بده ، واقامه نمازم را مانند نمازگزاران واقعی مقرر فرما ، ومرا از خواب غافلان "از یاد تو " هوشیار وبیدار ساز و هم در این روز جرم و گناهم را ببخش ای خدای عالمیان و از زشتی هایم عفو فرما ای عفو کننده از گنهکاران